در اين سالها بهترين افتخار مدرسه، رتبهي دهم بود؛ البته بين 10 تيم شركتكننده! اما امسال همهچيز فرق كرده؛ اگر بازي آخر هفته را ميبرديم، به مرحلهي استاني راه پيدا ميكرديم و ناكاميهاي گذشته، حسابي جبران ميشد.
حميد، كاپيتان تيم، پشت خط ايستاد تا سرويس بزند. من هم مثل بقيه چشمهايم را ريز كردم تا شايد اينبار بتوانم جهت حركت توپ را تشخيص بدهم.
با دست چپ، توپ را بالا انداخت و با پاي راست خيز برداشت تا همانجوري كه آقاي صحرايي آموزش داده بود، بالا بپرد و يك سرويس توفاني ديگر بزند... اما نپريد! حميد توپ را در دستانش گرفت و گفت: «ولي دم آقاي صحرايي گرم! حضورش بهعنوان معلم ورزش و مربي واليبال مدرسه، واقعاً تيم را از اينرو به آنرو كرد.»
- يادتان است قبلاً چهجوري تمرين ميكرديم؛ البته آقاي مرادي خودش خوب بازي ميكرد، اما شايد عِلمش را نداشت، علم تمريندادن... يادش بهخير... 50 دور، دور زمين ميدويديم و ديگه نفسمان بالا نميآمد... اصلاً كلي از بچهها قبل از برگزاري بازيها، آسيب ميديدند و به مسابقه نميرسيدند...
حميد، دو سهبار توپ را به زمين كوبيد و به نشانهي تأييد حرفهاي من ادامه داد: «ديگر همهچيز علمي شده؛ حتي ورزش! از آقاي ناظم شنيدم آقاي صحرايي فوق ليسانس تربيتبدني خوانده و دارد به ما علمي تمرين ميدهد.»
سپهر لبهي تور را پايين كشيد كه: «برو بابا! علم يعني چه! ورزش يعني تلاش،يعني زحمت، عرقريختن، تمرين، يعني تجربه! من كه فكر ميكنم هر كسي از همهجا مانده و رانده ميشود ميرود رشتهي گل و بلبل.» و يكهو رفت طرف حميد و توپ را قاپيد و يك سرويس پرشي محكم زد.
حميد بهسرعت خودش را جمعوجور كرد و گفت: «..بچهها.... آقاي صحرايي... برويد سر جايتان... آقا آمد...» و دوباره بازي ادامه پيدا كرد.
- آش علم و تجربه!
عصر شده بود و بچهها وسط زمين، دور آقاي صحرايي حلقه زده بودند و با هم حرف ميزدند.
-آقا قبل از اينكه شما بياييد حرف از رشتهي شما شد. ما تأثير حضور شما را در تيم واليبال مدرسه ديديم و واقعاً از شما هم ممنون هستيم. اما نميفهميم كه اين ماجرا، بهخاطر علم دانشگاهي شما رخ داده يا تجربهي شما؟
آقاي صحرايي كه با حولهي روي دوشش، مشغول خشككردن موهايش بود، لبخند زد و گفت: «هر دو. هم علم و هم تجربه. البته بايد اعتراف كنم كه علم تربيتبدني، بيشتر از هرچيز مرا به يك مربي خوب تبديل كرده. اصلاً بد نيست بدانيد درسهايي كه من در دانشگاه خواندم شامل سه بخش است:
اول، بخشي از درسهاي ما بر پايهي آشنايي با علوم مرتبط با بدن انسان است كه با برخي از دروس پزشكي شباهت دارد. علوم پزشكي است. يعني يك دانشجوي رشتهي تربيتبدني، بعد از فراغت از تحصيل مثل يك پزشكيار ماهر ميشود.
درسهايي مثل «فيزيولوژي بدن»، «آسيبشناسي ورزشي»، «آناتومي انساني» و... به ما كمكميكند تا نسبت به بدن انسان اشراف كامل پيدا كنيم. اصلاً يكي از شاخههاي دورهي كارشناسي ارشد اين رشته، «فيزيولوژي ورزشي» است. يعني فارغالتحصيلان اين رشته ميآموزند كه با چه تمرينهايي، چه تغييراتي در اندام يك ورزشكار ايجاد ميشود.
من معتقدم مربياي كه به اين علم مسلط نباشد نميتواند به شاگردانش تمرين بدهد.
بخش دوم، مجموعهاي از دروس كه زيرشاخهي علوم تربيتي است. يعني ما به علم روانشناسي مسلط ميشويم و در جريان ويژگيهاي فردي و رواني ورزشكاران در شرايط خاص قرار ميگيريم و بهطور علمي ميآموزيم كه در شرايط گوناگون، چهطور آنها را مديريت كنيم.
بخش ديگر درسهاي ما در دانشگاه، آموزش برخي از رشتههاي ورزشي است.»
- آقا... يعني در دانشگاه براي شما كلاس واليبال و بسكتبال هم ميگذارند؟
- دووميداني، هندبال، تنيس روي ميز، كُشتي و كلي ورزش ديگر كه هم قواعدش را آموزش ميدهند، وهم دورههاي مهارتي آن را ميگذرانيم. البته خيلي روشن است كه كسي با پاسكردن چهار واحد از اين رشتهها، نميتواند به يك فوتباليست يا ژيمناست ماهر تبديل شود.
- علم تمرين
-آقاي مهاجري! كدام يك از تمرينهايي كه در اين مدت انجام داديم، علمي و تخصصي بوده؟
-يادتان هست كه اوايل سال، از همهي بچهها تست آمادگي جسماني ميگرفتم؟ آن روز در حال ارزيابي ظرفيتهاي بدني شما بودم. بعد از آن به همهي شما برنامهي غذايي مناسب دادم. بعد نوبت تمرين رسيد.
مثلاً برنامهي دويدن دور زمين را كه شما بيحساب انجام ميداديد، برحسب نيازهاي ورزش واليبال طراحي كردم. آخر آن برنامه، يك تمرين استقامتي بود و براي ورزشي مثل واليبال كه بيشتر روي شدت حركتها تأكيد دارد، مناسب نبود.
سپهر گفت: « و چرا اين روزها، كمتر تمرين ميكنيم؟»
-ما يك هفتهي ديگر مسابقهي سختي داريم و بدن شما پس از انجام تمرينهاي سخت هفتههاي گذشته، احتياج به بازپروري دوباره داشت. اينروزها بيشتر روي تمرينهاي تاكتيكي كار ميكنيم و به همين خاطر، از حجم تمرينها كمكردم و به شدت آنها اضافه نمودم.
آفتاب كمكم در حال غروب بود، اما بحث بچهها تازه گرم شده بود. هيچكدام از بچهها فكر نميكردند كه تمرينهاي آقاي مهاجري، آنقدر روي حساب و كتاب باشد.
- شاخهها و زير شاخهها!
كارشناسان رشتهي تربيتبدني ميتوانند درپنج رشته، در مقطع كارشناسي ارشد ادامهي تحصيل بدهند.
1. فيزيولوژي ورزشي :
كه در مورد عملكرد و كاركردهاي اندامها و بافتهاي بدن مطالعه ميكند و تلاش ميكند از اين طريق، كارآيي ورزشكاران را افزايش يابد.
2. رفتار حركتي:
اين علم، تغييرات نسبتاً پايدار را در اندامها بررسي ميكند كه با تمرين و تكرار ايجاد ميشوند.
3. آسيبشناسي و حركات اصلاحي:
تخصص اين كارشناسان، رابطهي مستقيمي با سلامت جامعه دارد و يكي از وظايف آنها، پيشگيري از آسيبهاي ورزشي و ناهنجاريهاي بدني و حركتي در ميان ورزشكاران است.
4. روانشناسي ورزشي:
اين روزها موفقترين تيمهاي باشگاهي دنيا در كنار خودشان روانشناساني در حوزهي ورزش دارند كه در كنار تيم، وضعيت رواني و رفتاري ورزشكاران را ارزيابي كرده و با برگزاري جلسههاي انفرادي يا گروهي، براي بهبود مشكلات رواني و رفتاري ورزشكاران قدم برميدارند.
5. بيومكانيك ورزشي:
علمي است كه با بهكارگيري علم فيزيك و قوانين آن در آناتومي بدن، ميتواند به تجزيه و تحليل نيروهاي داخلي و خارجي بدن بپردازد و آنها را اصلاح نمايد.
بد نيست بدانيد براي ساخت وسايل ورزشي مناسب، فارغالتحصيلان گرايش بيومكانيك ورزشي ميتوانند بهترين مشاوران هم باشند.
- علم+مهارت!
بچهها حسابي جذب حرفهاي آقاي صحرايي شدند. سپهر كه تا همين چندساعت قبل، رشتهي تربيتبدني را كمارزش ميدانست پرسيد: «آقا! براي ورود در اين رشته بايد چهكار كرد؟»
- اول اينكه من به نوجوانهايي كه به اين رشته علاقهمند هستند توصيه ميكنم كه حتماً پيش از ورود به اين رشته، در يكي از رشتههاي ورزشي مهارت بهدست آورند. معمولاً دانشجوياني كه در هيچ رشتهاي مهارت نداشته باشند، نميتوانند در بعد عملي رشتهي علوم ورزشي، موفق شوند.
اما بچهها! شما الآن در حال تحصيل در رشتهي رياضي يا تجربي هستيد. پس ميتوانيد بعد از پايان دورهي متوسطه، در كنكور كارشناسي شركت كنيد و رشتهي علوم ورزشي را هم بهعنوان يكي از رشتههاي مورد علاقهي خود انتخاب نماييد.
البته نبايد فراموش كرد كه كنكور اين رشته در دو مرحله و به شكل نيمهمتمركز برگزار ميشود؛ يعني پس از شركت در آزمون سراسري، اسامي چند برابر ظرفيت اين رشته اعلام ميشود و پس از شركت در آزمون عملي و قبولي در آن، شما ميتوانيد در اين رشتهي پرتحرك، ادامهي تحصيل دهيد.
يكي ديگر از راههاي رسيدن به اين رشته، تحصيل در دورهي هنرستان است.
* * *
كمكم هوا تاريك شد، اما دل همهي بچهها به بازي آخر هفته روشن روشن شد. بچههاي تيم واليبال مدرسه به خودشان افتخار ميكردند كه چنين مربي تحصيلكرده و ماهري دارند و تصميم گرفتند اگر در مسابقهها قهرمان شدند، افتخار آن را به آقاي صحرايي تقديم كنند. سپهر هم تصميم مهمي گرفته بود: تحصيل در رشتهي علوم تربيتبدني!
بازار كار در رشتهي تربيتبدني
- امدادگر ورزشي - كار در كلينيكهاي مرتبط ورزشي
- مربي و مسئول سالنهاي ورزشي - روانشناس تيمهاي مختلف ورزشي
- معلم ورزش مدارس - مشاور شركتهاي سازندهي وسايل ورزشي
- بدنساز تيمهاي ورزشي و...
قدمبهقدم تا تربيتبدني
آزمون علاقه!
- سپاس!
از آقاي «اميدرضا صحرايي»، كارشناس ارشد رشتهي «آسيبشناسي ورزشي و حركات اصلاحي» تشكر ميكنيم كه ما را در تهيهي اين مطلب، صميمانه ياري كرد.
نظر شما